معنی (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن, معنی (ثفشرقشوثی=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن, معنی (etacramed=) تuddj pbmb lcbj، jaاj ;vاcbj, معنی اصطلاح (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن, معادل (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن, (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن چی میشه؟, (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن یعنی چی؟, (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن synonym, (etacramed=) تعیین حدود کردن، نشان گذاردن definition,